آیا The Last of Us Part II میتواند یک انقلاب گرافیکی باشد؟
"به قلم بابک احدی"
در دنیای سرگرمیهای رسانهای عناوینی وجود دارند که نه تنها خود را متمایز کردهاند، بلکه طرفداران بیشماری را به خود اختصاص دادهاند؛ از فیلمهای سینمایی بگیرید تا انیمیشنها و بازیهای کامپیوتری. دراین بین گیمینگ که سابقه کمتری در قیاس با دیگر رسانههای سرگرمی محور دارد، جا پای پررنگتری دراین مدت ازخود به جا گذاشته است. در دنیای فیلمهای سینمایی موضوع کمی متفاوت است. فیلمها هم سابقه طولانی و درازتری ازگیمینگ دارند و هم جلوههای سینمایی آنها با اَبر-کاپیوترهایی ساخته میشوند که قدرت کنسولهای بازی در مقابل آنها بسیار ناچیز است. اما در دنیای گیم که تنها کمی بیشتر از ۳ دهه از عمرش میگذرد، عناوینی عرضه شدهاند که به جرأت میتوان گفت در سال انتشار خود از لحاظ گرافیک و جلوههای تکنیکی فوقالعاده درخشان بودهاند. عناوینی که به نماد گرافیکی در سال عرضه خود تبدیل میشوند و به عنوان بنچمارک برای عناوین دیگر شناخته میشوند.
یکی ازاین عناوینTHE LAST OF US بود که به دست استودیوی ناتی داگ درسال ۲۰۱۳ به طور کاملاً انحصاری برای کنسول PlayStation 3 عرضه شد. این بازی یک مثال بارز و عالی در تمامی مؤلفههای صنعت گیم بود. گرافیک بازی در زمان خود یکی از بهترینها بود و در کنارعناوینی همچون Battlefield 4, Dead space 3 و Crysis 3 و البته Ryse Son of Rome (که یک بازی نسل هشتمی بود) از بهترینهای آن سال به شمار میرفت. چیزی که The Last Of Usرا از دیگران متمایز میکرد انیمیشنهای فوقالعاده عالی بازی بود که تیم سازنده به نحو احسنت در آن پیادهسازی کرده بود. محبوبیت این بازی به قدری بالا رفت که استودیوی سازنده تصمیم بر ساخت نسخه بعدی با نام THE LAST OF US PART2 کرد. عنوانی که قرار بود در خرداد ماه عرضه شود ولی به بهانههای مختلف تأخیر خورد تا تنها با منتشر کردن چند عکس از بازی طرفداران و علاقهمندان را دوباره منتظر نگه دارد.
پارت دوم اولین بار در رویداد پلیاستیشن سال ۲۰۱۶ معرفی شد و تا یک سال بعد هیچ خبری از آن نبود. در سال ۲۰۱۷ تریلری از داخل بازی به نمایش گذاشته شد و همگان با گرافیک ingame یا خود بازی، آشنا شدند. جالب است که در آن نمایش جلوههای بصری و چهرهپردازی به قدری سینماتیک و بالا بود که جامعه گیمینگ را مبهوت خود بکند. بعد از آن بازی دوباره در سکوتی منزجر کننده قرار گرفت تا در نهایت در E3 2018 گیمپلی بازی برای اولین بار به نمایش گذاشته شد. ابتدا شخصیت اصلی بازی Ellie را میبینیم که در حال تماشای رقصیدن دوستان خود است، سپس بعد از گفتگویی مختصر و صحنههای جنجال برانگیز، نوبت به سلاخی کردن دشمنان به دست او رسید. به غیر از خشونت افسار گسیختهی بازی اولین چیزی که نظرمان را در تریلر گیمپلی جذب میکرد طراحی عالی و بینظیر محیط جنگلی داخل بازی بود به این طریق که طراحی محیط و درختان دقیقاً همان چیزی بود که انتظار میرفت. در بخش تکنیکی انیمیشن راه رفتن و دویدن Ellie ارتقا پیدا کرده بود و به جرأت میتوان گفت دراین قسمت بیرقیب بود.
در آن نمایش چیزی که بیشتر از هر موضوع دیگری نظرمان را جلب میکرد انیمیشن برداشتن آیتمها از زمین بود که تا آن زمان در دنیای گیم به این شکل پیادهسازی نشده بود. الی اینبار دقیقاً اجسام و آیتمهای مورد نیاز را با دست برمیداشت و صرفاً دستش را درهوا تکان نمیداد. درصحنهای الی اقدام به برداشتن قمه یا همان machete میکند و در صحنهای دیگر تیری که از کمان به سینهی جسدی اصابت داشت را جدا میکند. البته این قسمت از انیمیشنها همانگونه که بیان شد تا آن زمان در دنیای گیم دیده نشده بودند و کمپانی سازنده کاری کرده بود که میتوانست خود را به عنوان پیشگام در این مقوله به اثبات برساند؛ به گونهای که دیگر شرکتهای بازیسازی از آن الگو بگیرند. تا اینکه درسال ۲۰۱۸ بازی Red Dead Redemption2 ساختهی استودیوی Rockstar عرضه شد. در این بازی انیمیشن برداشتن آیتمها به قدری عالی کار شده بود که میتوانست به رقیبی قدرتمند در این زمینه بدل شود. البته ناگفته نماند اثر راکاستار یک عنوان جهان باز بود و به همین علت است که تقریباً تمام جامعهی گیمرها از این عنوان به مثالی بارز در بخش گرافیک فنی یاد میکنند.
اما آیا Naughty Dog آن وعدههایی را که درE3 2018 داده بود در بازی پیادهسازی کرد؟ راستش را بخواهید همهچیز با نمایش گیمپلیOUTBREAK سال قبل تغییرکرد! ضمن اینکه بازی همان جلوههای بصری کم نظیر و عالی را نشان میداد، اما خبری از آن انیمیشنهای بینظیر برداشتن آیتم و اقلام مورد نیاز دربازی نبود. استودیوی سازنده در E3 2018 اعلام کرد که گیمپلی بازی بر روی یک PS4 (!) انجام شده است و به واقع نیز چنان بود، اما در Outbreak 2019 آن چیزی را که در سال قبل دیده بودیم مشاهده نکردیم. Ellie دیگر نمیتوانست دقیقاً با دستهای خود اقلام را بردارد و صرفاً انمیشن تکان دادن دست به سمت اجسام ایجاد شده بود، دقیقاً مانند هر بازی دیگر و نه آن وعدهای که داده شده بود. اینجا سؤالی پیش آمده بود، آن هم اینکه اگر قرار بر این بود که اگر از همان ابتدا قرار بود این انیمیشنها در بازی پیادهسازی نشوند، پس چگونه در گیمپلی جنجالی ۲۰۱۸ قرار داشتند؟ البته همهچیز به این موضوع خلاصه نمیشود و طرفداران بازی به موضوعات دیگری نیز اشاره میکنند که در ادامه خواهیم پرداخت.
همانطور که بیان شد تمامی نمایشهای بازی نوید یک انقلاب گرافیکی را میدهند. از چهرهپردازی بگیرید تا انیمیشنهای دویدن، ضربه زدن، جزییات محیط اطراف و افکتهای مختلف. شاید باید باور داشت که Part 2یکی از بهترینهای گرافیکی را ارائه خواهد کرد. اما همانگونه که میدانید یک عنوان پر طرفدار ممکن است بیشتر زیر نظر برود و شاید به خاطر همین موضوع است که حاشیههای زیادی در فضای مجازی برای این بازی شکل گرفت. یکی دیگر از این بحثها افکت برف بود. زمانی که الی بر روی برف میپرید آنگونه که باید و شاید اثر دستان و بدنش بر روی برف باقی نمیماند و بازی در این زمینه میتوانست بهتر عمل کند. این بحث در زمان پخش نمایش Outbreak ایجاد شد و بعد از اینکه استودیوی سازنده چندی پیش دوباره این صحنه را در توییتر خود به نمایش گذاشت، دوباره این بحث شکل گرفت! راستش را بخواهید استودیو سازنده به دلایل مختلفی بازی را به تأخیر انداخته بود و یکی از این دلایل ایجاد پالیش و بهینه کردن بازی بود. بنابراین طرفداران انتظار داشتند مواردی از این قبیل در این مدت زمان نسبتاً مناسب بازبینی و اصلاح شود.
با نگاه ریز بینانه تر میتوان به جزییات بیشتری پی برد. یکی از این جزییات انیمیشن دویدن اسب بود. در تریلر تاریخ عرضه بازی Ellie و Dina سوار بر اسبهایی با سر کاملاً خمیده هستند. این اسبها با جزئیات بالا ساخته شدهاند اما اگر به Red Dead Redemption 2 نگاهی بیندازید، خواهید دید که راه رفتن و دویدنشان در Part 2 میتوانست بهتر باشد. در ساختهی راکاستار شاید به دلیل اینکه اسب یکی از عنصرهای اصلی در این بازی میباشد، عالی طراحی شدهاند؛ اسبهایی با گردنی صاف و رو به بالا و انیمیشنهای دویدن عالی و حیرتانگیز. حتی در نسخه اول Red Dead Redemption که در سال ۲۰۱۰ عرضه شد نیز شاهد انیمیشنهای اسب سواری بی نظیر بودیم؛ به قدری که انیمیشنهای اسب سواری و دویدن اسب در Uncharted 3 که سال بعد آن عرضه شده بود باز توانایی رقابت با RDR را نداشت. مثال دیگر نسخهی ریمیکShadow Of Colossus منتشر شده در سال ۲۰۱۸، میباشد که به ما نشان داد انیمیشنهای دویدن و حرکت اسب چقدر میتواند طبیعی طراحی شود. از این رو، شاید باید قبول کرد که در بخش انیمیشنسازی برای اسبها استودیوی سازنده میتوانست بهتر عمل کند. البته برای قضاوت زود است و باید تا عرضهی بازی صبر کرد.
برخلاف مواردی که اشاره شد پارت دوم در تمامی نمایشهای خود مؤلفههایی را به نمایش میگذارد که تا به این لحضه در دنیای گیم وجود ندارند و شاید در نسل نهم استودیوهای سازنده دنبال روی این پیشرفت باشند. البته در اینجا باید به این موضوع اشاره کرد که بازی به صورت پایه برای پلیاستیشن ۴ معمولی ساخته میشود و نسخه Pro شاید از رزولوشن یا سایه پردازی بهتر بهره میبرد که شاید همین تفاوت نیز برای دارندگان این دستگاه، عالی به نظر برسد. بنابراین این دستاورد برای کنسولی کهنه و تقریباً ضعیف با توان ۱.۸ ترافلاپ بالاتر از توقعات است. اگر به چهرهپردازی جوئل و الی دقت کنید، به مدلسازی کاراکترها نگاهی ریز بینانهتری بیاندازید، به انیمیشنهای خیره کنندهی زد و خورد و مبارزهها توجه کنید، و به جزییات محیط که سرسام آور هستند نگاهی دقیقتری بکنید، متوجه خواهید شد Part 2 میتواند به عنوان یک انقلاب گرافیکی در نسل هشت تعیین شود. اما همانگونه که بیان شد، عناوینی هستند که به طریقی مانع ازکسب این افتخار خواهند شد. انیمیشنهای اسب سواری و برداشتن آیتم و جزییات محیط به قدری در RDR2 بالا بود که به جرات میتواند با بازیهای سال ۲۰۲۰ رقابت کند و رقیبی سرسخت برای پارت دوم “آخرین ما” باشد؛ حداقل در بخش فنی، چراکه در بحث بصری عناوین زیادی برای رقابت با پارت دوم نمیتوانند عرض اندام بکنند. البته نباید از عناوینی مانندGhost Of Tsushima نیز غافل شد؛ عنوانی که احتمالاً از لحاظ گرافیکی ادعاهای بزرگی در چنته دارد.
در نهایت باید اذعان کرد بر خلاف مسئلهها و شایعات پیش آمده برای استودیو ناتی داگ اعم از سخت گیریها و اضافه کاریهای زیاد، جدایی اعضای اصلی تیم انیمیشن و پیشبینی شکست بازی ازطرف شماری ازاعضای تیم و همچنین استخدام گرافیستهای فیلمهای سینمایی به جای اعضای کاربلد پیشین و گرافیستهای حرفهای برای جلو بردن پروسه طراحی بازی، بازهم به یقین میتوان گفت که The Last Of Us Part ll را میتوان به الماسی درخشان تشبیه کرد که کمتر عنوانی میتواند برای رقابت با آن در زمینه گرافیک خط ونشان بکشد!! شاید صحبت یکی از اعضای قبلی و ارشد تیم طراحی مبنی براینکه موفقیت بازی به دلیل تأخیرها و حمایت عالی و بینظیر سونی است و نه استعداد اعضای تیم درست باشد چون بازی سالهاست در دست ساخت قرار دارد اما چیزی که بیشتر از همه برای جامعه بازیبازان مهمتر است چیزی نیست جز کیفیت نهایی که شاید کمی متفاوتتر از تریلرهای بازی تا به الان باشد. اگر بازی تمامی ادعاهایی که در تریلر E3 2018 نشانمان داد را روی بازی اصلی پیادهسازی کند، دور از انتظار نیست که با یک انقلاب گرافیکی در نسل کنونی روبرو باشیم.