نقد و بررسی بازی Chasm
"به قلم علی رجبی"
عناوین Metroidvania معمولا در داشتن گیمپلی جذاب شهرت دارند و کمتر عنوانی است که در این ژانر که سعی کند روایتی بسیار پیچیده به خود بگیرد. با این حال اینطور هم نیست که اصلا نخواهند روی روایت خود کار نکنند و این دقیقا اشتباهیست که Chasm مرتکب شده است. آیا نادیده گرفتن نیازهای بخشهای دیگر باعث شکست این بازی شده؟
Chasm بسیار ساده است و از همان ابتدای ماجرا میخواهد این موضوع را روشن کند. شما یک کارآموز میان مقر شوالیهها هستید که در یک قدمی رسیدن به مقام مبارز قرار دارد و داستان کلی بازی هم حول این موضوع است که شخصیت اصلی برای اثبات خود باید به مسائل یک روستایی در نزدیکی برسد. مشکل اینجاست که این "مسئله" بسیار بزرگتر از وسع فکری شماست؛ بازیکن درواقع به جنگ با نیروهای شیطانی میرود بدون آنکه خبر داشته باشد. همین و بس، نه شخصیت پردازی خاصی در بازی صورت گرفته و نه پیچش خاصی. شاید با خود بگویید همانطور که ذکر شد Metroidvania اصلا نیازی به اینگونه داستان سرایی ندارد اما عمق این ضعف زمانی معلوم میشود که شما بعد از 10 ساعت و چند دور تمام کردن آن حتی اسم یکی از افسانهها یا هیولاهای متشخص را هم به یاد نخواهید آورد. بحث اصلا روند آن هم نیست که تا انتها یکنواخت میماند درواقع سوال اینجاست که بازی اصلا چرا با وجود این موارد تصمیم گرفته انقدر روی این بخش تمرکز کند؟ اگر هیچ روایتی از اول وجود نداشت مطمئنا تصویر کلی بازی بهتر میشد.
یک Metroidvania خوب مثل Castlevania یا Dead Cells را در نظر بگیرید؛ دو عنوان که ماجرای خود را در عرض 10 دقیقه بیان میکنند و تمام. باقی موارد را خود بازیکن به راحتی میفهمد و فهمش "آب خوردن است"، اما Chasm همانند دو عنوان یاد شده عمل نمیکند. بازی شما را توسط کتابچههای بسیار و یک باستانشناس بمبباران میکند به امید اینکه بلکه چیزی دست گیرتان شود. متاسفانه جزئیات افسانه و ماجراهای بازی آنقدر بیرمق نوشته شدهاند که حکم "فضا پرکن" را دارند. نهایت استفاده شما از این مکاتبهها، نوعی کمک یا Hint کوچک در قبال پازلهاست که در آن شخصی راه حلی را پیشنهاد داده و شما باید فقط باید دنبال ملزومات بروید.
اما طرف دیگر ترازوی بازی، گیمپلی قرار دارد، وزنهای که بر ضعفهای بازی میچربد و تمام دلیل شما برای تجربه این عنوان است. این بازی، ارزش تکرار بسیار بالایی دارد و بزرگترین دلیلش یک سیستم دنیاسازی کاملا شانسی است. اینگونه شما با هر شروع جدید، مواردی تقریبا متفاوت را در محیط خواهید دید. همانند هر بازی Metroidvania دیگری، باید بدانید که مناطق بازی از چندین طبقه تشکیل شده و هر طبقه دارای سختی خاصی است. بعد از طی کردن تمامی بخشهای یک مرحله سرانجام راهی را خواهید یافت که به Boss Fight مربوطه ختم شود سپس به قسمت بعد میروید. هرچقدر در بخش "راوی" و "داستان پردازی" مسلط نباشد، Chasm در بخش گیم پلی قوی عمل کرده است و میداند که دقیقا باید چه کند. جذابیت تمام این عنوان مستقل در همین روند Dungeonگونه پیچ در پیچش نهفته است که حس کنجکاوی شما را با رازها و پاداشهایش سیراب میکند.
شما طبقات را به این صورت آغاز میکنید که در اولین طبقه همیشه با دشمنان پایه آن منطقه مبارزه خواهید کرد، برای مثال اولین منطقه بازی یک جور غار سنگی است و دشمنانش هم به تابعیت از جو محیطی، متشکل شدهاند از موشهای وحشی، ترولهای وحشیو غیره. سپس به بخشهای زیرین میروید و با موجودات جدیدتری روبه رو میشوید؛ ارکهایی که سنگ پرت میکنند، ژلههای هیولامانندی که کشتنشان همچون یک سنگ سخت است و روال مراحل به همین صورت پیش میرود. این شیوه جالب باعث شده که دست سازندگان در طراحی دشمنان متنوع و بسیار، باز باشد که به تنهایی به اندازه قابل توجهی خستگی ناشی از تکرار را میگیرد. راه چاره شکست همه دشمنان شما، یاد گرقتن الگوهای حمله شان بوده و جز مهارت به خرج دادن و Dodgeهای به موقع، کار دیگری نمیتوانید بکنید. البته اینطور هم نیست که فقط عقب گرد زده، یک ضربه به جلو و همین ترکیب را هزاران بار دیگر هم ادامه دهید در این بین سلاحهای ثانویه و حتی خود سلاح اولیه شما نقش بسیاری دارند.
ضربات یک چاقوی ساده، با یک گرز یا یک شمشیر خمیده، زیاد متفاوت است؛ اولی سرعت خوبی دارد، دومی فواصل خوبی را با قدرت کافی پوشش میدهد و سومی تعادلی است میان این دو. اسلحههای بازی بسیار نیستند و انیمیشن ضربات تمامی آنها ختم به یک حرکت میشود که میتوانست کمی بهتر کار شود. سلاحهای ثانویه هم ابزار جادویی هستند، چاقوهای پرتابی ، بومرنگ، تبر و غیره. نزدیک ترین عنوانی که بتوانم Chasm را به آن تشبیه کنم درحال حاضر، Bloodstained: Curse of the Moon است که چندی پیش مورد بررسیاش قرار گرفت و با اطمینان خاطر می توانم بگویم که این بازی از لحاظ گیمپلی شباهتی بیش از 80% به آن دارد که البته خوب است، مگر الهام گرفتن از یک اثر خوب کار بدی است.
سیستم نقش آفرینی هم در بازی جای افتاده که کمی جذابیت RPG به آن اضافه میکند، برای مثال شخصیت شما میتواند Level Up شود و اینگونه Hp و میزان قدرت جادوییاش افزایش مییابد. شما حتی میتوانید او را با زرههای مختلف مجهز کنید اینگونه تحمل و امتیاز دفاعی شخصیتتان را افزایش دهید که متاسفانه ظاهرش را از هیچ جهت عوض نمیکنند. جزئیات ذکر شده همگی به شرطی به واقعیت بدل میشوند که شما حوصله داشته باشید و به جستوجو بپردازید، چون جمع آوری پول لازم برای خریداری تمام آنها، با حساب اینکه آهنگر روستا را هم نجات دهید، زمان بسیار بسیار زیادی میبرد و مطمئنا تا آن موقع یا بازی را تمام کردهاید یا احتمالا از شدت عصبانیت از ان خارج شدهاید. مبارزات با باس فایتها هم به نحوه شخصیسازی کردن شما در قبال Itemها و وسایلتان، وابستگی قابل توجهی دارد.
از دیگر موارد وابسته به همین کاووش کردن، حل معماهای ریز و درشت بازی است و باید بدانید که کوچکترین اشتباه در رابطه با آنها به اندازهای تنبیهتان میکند که حتی ممکن است دست از بازی بکشید، پس اگر اهل چنین کاری نیستید از این تجربه دوری کنید. یکی از پازلهای معروف بازی معمای "شمشیر و ستاره و لیوان" است که طی آن باید اتاقی را پیدا کنید که بر روی دیوارش نقاشی حکاکی شده است. این نقاشی حاوی چند شمشیر و ستاره و لیوان بوده که برای تمامی بازیکنان دنیا بخاطر همان سیستم متغیر بودن جو محیطی، متفاوت است پس حتی فکر راهنما از سرتان بیرون کنید. البته همین چالش و سختی جذابش میکند!
طراحی گرافیکی Chasm تماما پیکسل وار است که کمی Shade و سایه پردازی پیشرفته به آن اضافه شده تا آن را پویاتر کند. بطور کلی، طراحی خوب و رضایت بخشی دارد، شایدی دو محیط اول کمی زننده باشند (اکثرا به این خاطر که محیطهای مردهای هستند!) ولی همینطور که به جلو میروید با موارد سبز و حماسی هم روبه رو خواهید شد که مطمئنم برای هواداران این سبک طراحی، از جمله خودم، بسیار لذت بخش است.
(بازبینی تصویری)
"چکپوینت الهی، خون مرا برگردان"
"مناظر پسزمینه مراحل گاها از زیبایی عجیبی بهره میبرند و آدم دلش میخواهد فقط به آن خیره شود"
"مبارزات بازی با پیشروی مراحل جذاب و جذابتر میشوند"
"Giff me weapon"
نکات مثبت:
گیمپلی چالشبرانگیز
مناطق متنوع و گوناگون
طراحی پیکسلی لذتبخش
معماهای جذاب
نکات منفی:
عدم وجود تنوع در انیمیشن ضربات سلاحها
سختی برخی از پازلها میتواند طاقتفرسا باشد
داستانی کاملا سطحی و بدون جذبه
سخن آخر
Chasm بطور خلاصه عنوان خوبی است؛ شما را با Dungeonهای بسیارش سرگرم میکند، به چالش دعوت میکند و با آشکار کردن رازهای بسیارش رغبت شما را در ادامه بازی بیشتر میکند. هرچند که داستان بازی آخرین چیزی است که شما نهایت به آن توجه کنید اما گیمپلی بازی به خودی خود باعث میشود که Chasm را یک Indie مفرح دانست.
Verdict
Overall, Chasm is a decent game. With it's many dungeons it will entertain you, while uncovering the mysteries behind each stage would increase the eagerness to play. That said, it's awful story and dead characters makes the game not so wholesome.
Score: 7 – PC Version