نقد و بررسی بازی Daymare: 1998
"به قلم علی عزیزی"
Daymare: 1998 سرانجام برای رایانههای شخصی به بازار عرضه شد. این بازی توسط Invader Studios ساخته و کمپانی Destructive Creations وظیفهی انتشارش را برعهده گرفته است و در ژانر وحشت و بقا شبیه به بازیهای کلاسیک Resident Evil دههی 90 می باشد.همچنین این محصول در سال 2020 برای پلی استیشن 4 و Xbox One نیز به بازار عرضه میشود.
Daymare: 1998 قبل از اینکه توسط Capcom متوقف شود، به عنوان بازسازی Resident Evil 2 شروع به کار کرد و بعد از تصمیمات کپکام، این شرکت (Invader Studios) به جای بستن پروژه اهداف خود را تغییر داده و تصمیم گرفت که بازی دیگری در سبک ترسناک و بقا بسازد. منشاء ساخت Daymare به راحتی قابل درک است: یک تلاش قابل ستایش برای ساختن یک روایت جدید از یک فرانچایز قدیمی که به وضوح شباهتهای آن با رزیدنت اویل 2 قابل مشاهده است. نوع ویروس، تیم اعزامی جدید (H.A.D.E.S) شرکت های پشت سایه و حتی ساختار شخصیتی چندگانه مشابهی نیز وجود دارد که با یک رویکرد خطیتر در داستان قرار گرفتهاند. با این حال با توجه به اشتراکات دو پروژه، این بازی یک پل جذاب بین حالت قدیمی و جدید بازی از یک تیم کوچک است که مسلما منابع کمپانی بزرگی مانند Capcom را در اختیار ندارد.
بازی داستان سه کاراکتر مختلف را در یک جهان پسا-آخرالزمانی پر از زامبی روایت میکند. این سه کاراکتر پیش از این اتفاقات در یک محلهی آرام در صلح و آرامش زندگی میکردند که اتفاقات داستان بازی سرنوشت آنها را به یکدیگر گره میزند. سه کاراکتر بازی لیِو (Liev)، رِیون (Raven) و ساموئل (Samuel) نام دارند. لیو یک قاتل قراردادی و باهوش است و قتلهای سازمان H.A.D.E.S را انجام میدهد. ریون یک خلبان با گذشتهای تاریک است و ساموئل یک رنجر جنگلی است که بیماریاش برای او مشکلاتی مثل پارانویا و اضطراب ایجاد کرده است. اتفاقات بازی نیز در شهر کوچک راکون سیتی اتفاق میافتد و بعد از اتفاقات عجیب در ازمایشگاه که باعث به وجود آمدن زامبیها میشود،حال شما وظیفه دارید عامل ویروس را پیدا و آن را از بین ببرید.
فضاهای اتمسفریک بازی بیشتر در محیطهایی مثل ازمایشگاه و فاضلاب ها جریان دارد تا حس ترس را به خوبی به مخاطب القا کند. محیطهای بازی فقط محدود به فضاهای بسته نیست و فضاهای باز مثل جنگل و شهر نیز در بازی وجود دارد. همچون رزیدنت اویل 2 ریمیک در محیطهای تاریک بازی تنها روزنه نوری شما چراغ قوه همراهتان است که وظیفه روشن کردن قدمهایتان را برعهده دارد و چه بسا نجات جانتان.
گرافیک بازی نیز با موتور آنریل انجین ساخته شده و شاهد یک بازی بهینه هستیم اما انتظار گرافیکی همچون موتور RE رزیدنت اویل 2 را نمیتوان از آن داشت. گرافیک محیطی بازی در کل خوب بنظر می رسد ولی خلق کاراکتر و تکسچرینگ و متریال ها و در کل هر آنچه که به تقویت یک کارکتر عالی میرسد انچنان قوی نیست ودر بعضی از اشیای بازی نیز این ضعف مشهود است.
مدیریت موجودی بر روی مچ دست شاید بدترین حالت موجود نباشد و حتی برای خواندن یادداشتها و بررسی وضعیت شما منطقی هم بنظر برسد، ولی موضوع وقتی از کنترل خارج میشود که برای هر تعویض خشاب مجبور باشید وارد فضای اینونتوری بشوید و خشابها را عوض کنید که خب، این حس ناخوشایندی به شما میدهد؛ خصوصا زمانی که در محاصره زامبیها یا باس بازی باشید. البته شاتگان از این قضیه مستثنی می باشد ولی همچون دنیای واقعی ریلود ان بصورت تک تک و آهسته انجام میشود. همچینین فضای اینونتوری شما نیز محدود است و همه چیز را نمیتوانید با خود حمل کنید. پس مدیریت فضا نیز یکی از عوامل زنده ماندن شماست. سلاحهای شما در بازی به سه اسلحه محدود میشود که قابلیت ارتقا نیز ندارند. سیستم هدف گیری خودکار بازی نیز تمایل به تمرکز بر روی دشمنانی که دورتر اند دارد واگر حواستان نباشد ممکن است مهمان استفراغهای اسیدی زامبیها شوید.
هر باس بازی را نیز با ترفندهایی میتوانید شکست دهید و باس فایت آخر نیز به یکی از بغرنج ترین دردهای بازی تبدیل میشود؛ چرا که شما در یک منطقه کوچک باید علاوه بر باس، با زامبیهای زیادی که به سمت شما می آیند نیز مبارزه کنید که تا از بین رفتن باس نهایی انتهایی ندارند و مدام در حال حمله به سمت شما میباشند. موضوع وقتی بدتر میشود که باس بازی هیچ نشانی از کم شدن قدرت یا تاثیر ضربهها از خود نشان نمیدهد و شما نمیدانید کی دقیقا به انتهای کار می رسید.
بازی شامل معماهای متعدد و متفاوتی است که بعضی از آنها را با جستجو در مدارک میتوانید پیدا کنید و بعضی از انها نیز حالت پازل دارند. در یک نوع عجیب از معماها نیز باید کدی که در اسناد بازی پیدا میکنید را در سایتی که گفته میشود وارد نمایید تا پرونده آن برایتان باز شود و نیاز به خارج شدن از بازی میباشد! احتمالا شما هم دوست ندارید که در هنگام بازی از آن خارج شده تا فقط پسوردی را پیدا کنید.
در Daymare: 1998 به وضوح سعی در انقلاب دراین ژانر یا حتی گسترش آن نیست، بلکه بازی در عوض به عنوان پُلی بین دو نسل مختلف عمل میکند. در شروع بازی Daymare به یاد داشته باشید که حالت Daymare معادل Hardcore است و ممکن است سخت ترین تجربه از بازی را برایتان به همراه داشته باشد. با توجه به حالت Multi-character POV در بازی این امکان برای شما وجود دارد که داستان را از زوایای مختلف ببینید و حقیقت جریان اتفاق افتاده را کشف کنید. دشمنان بازی نیز با جزئیات وانیمیشنهای خوب ارائه شدهاند و با وجود معماهای محیطی، پیدا کردن مسیر اصلی بازی همیشه آسان نیست و باید به دنبال سرنخها باشید. همچنین همانند بازیهای کلاسیک سری رزیدنت اویل، موفقیت در این بازی نیز تنها از راه صرفهجویی در مهمات، عقب نشینی و جمعآوری ملزومات بازی امکان پذیر میباشد.
نکات مثبت :
پلی جذاب بین نسخههای Resident Evil
ارایهی برخی از وحشتهای سبک Survivor کلاسیک
محیطهای اتمسفریک و ترسناک
پازلهای متنوع
نکات منفی :
سیستم بد Reload اسلحهها
قابل حل نبودن بعضی از معماها در داخل بازی
نبود بالانس در باس فایت آخر بازی
سخن آخر: Daymare: 1998 و استودیو Invader هنوز در دوران بلوغ و اول راهشان به سر میبرند ولی با این وجود، این بازی میتواند مدتی برایتان سرگرم کننده باشد. در نهایت باید گفت که اگر این بازی قبل از انتشار رزیدنت اویل 2 ریمیک منتشر میشد، شاید موفقیتهای بهتری را پشت سر میگذاشت. اما الان و بعد از عملکرد فوق العاده ریمیک رزیدنت اویل 2، این امر بعید بنظر می رسد.
Verdict
Daymare: 1998 and Invader Studio are still at their debut and starting point, but still, this game can be fun for some time. If Daymare was released before Resident Evil 2 Remake, maybe it could have gotten better reception and success. But with the aforementioned title's extraordinary performance, it seems unlikely
Final Score: 6.5 out of 10